مهیار نازممهیار نازم، تا این لحظه: 11 سال و 9 ماه و 2 روز سن داره

شازده کوچولو و راز گل سرخ

بدون عنوان

  ترانه های کودکانه به دو زبان   هوا بارونیه , بارون می باره هوا بارونیه بارون میباره پیر مرد داره خُر خُر میکنه اون رفت توی رختخوابش وسرش محکم خورد به تخت و تا صبح دیگه نمی تونه بیدار بشه     It's raining, it's pouring . It's raining, it's pouring; The old man is snoring. He bumped his head And went to bed And couldn't get up in the morning.   عروسک خانم مولی     خانم مولی یه عروسک داره که مریضه مریضه مرضه پس او به یک دکتر تلفن زدتا زود زود زود بیاد دکتر اومد با کیف و کلاهش و تق ...
30 آبان 1391

بدون عنوان

جدول رشد مهارت های کودک از بدو تولد تا 1 سالگی   همیشه برام سواله که مهارتهای مهیار ،در چه سطحیه ؟اینجا براتون جدول رشد مهارتهای کودکان رو گذاشتم  تا بتونیم نی نی هامونو تا حدی بسنجیم البته باید توجه داشته باشیم که زمان به وجود اومدن این مهارتهادر همه ی کودکان یکسان نیست و حتی بسته به جنس نی نی تفاوت می کنه اول برخی از این تفات ها رو بررسی می کنیم:   - مهارت شنوایی قدرت شنوایی در نوزادان پسر، نسبت به همتایان دختر، از حساسیت کمتری برخوردار است؛ به این معنی که پسرها به سختی می‌توانند منبع صوت را تشخیص دهند. از آنجا که نوزادان دختر، سیستم شنوایی حساس‌تری دارند، با استفاده از کلام آهسته‌تر می&z...
28 آبان 1391

بدون عنوان

عزیزم بابت تاخیرم تو ثبت خاطراتت  عذر می خوام  برات شناسنامه و دفتر چه بیمه گرفتیم ٠٨/٠٥/١٣٩١ عضو جدید خانواده ما ،اسمش ثبت رسمی شد (سید مهیار ملائکه). هر جند که برای ما وقتی ٥ ماهه تو شکم مامانش بود اسم داشت . من و بابا امین دوست داشتیم برات اسم ایرانی انتخاب کنیم . واسه همین گشتیم و گشتیم و گشتیم تا سه تا اسم پسندیدیم (مهراد - کیان- مهیار)و از بین این سه تا اسمت شد مهیار. به معنای یار ماه و اسم یک سردار ایرانی در زمان هخامنشیان.     روز ختنه در تاریخ ١٢/٠٥/١٣٩١ پسرم توسط دکتر حسین زاده در بیمارستان مادران ،ختنه شد صبح ساعت ٧ بود که مامانی و خاله معصومه بردنت بیمارستان . خوشبختانه یه کوچولو زردی...
28 آبان 1391

بدون عنوان

مهیار جونم رفت وطنش حدود ٢٠ روز بود که برای رفتن برنا مه ریزی کرده بودیم و بابا امین ١ هفته مرخصی گرفته بود . چون اولین سفر طولانی بود که با هم می رفتیم ،یه خورده نگران بودیم و سرمای مشهد هم نگرانیمونو بیشتر می کرد . به خاطر همین ٣ روز قبل از حرکت بردمت دکتر تا هم چکاب بشی هم اگه دکتر پیشنهادی برای مراقبت از تو در طول سفر داره بگه . خدا رو شکر مشکلی نداشتی و دکتر با لبخند گفت هر جا دوست دارین می تونین با نی نی برین وزنت هم شده بود ٨٠٠/٦ .   پنج شنبه ١١ آبان چمدونا رو بستیم و رفتیم خونه مامانی .فقط دایی علی خونه بود . و بقیه مسافرت بودن . پسر گلم کلی برامون شیرین کاری کرد از بغل دایی میومدی بغل من ،تا بابا ...
28 آبان 1391

بدون عنوان

  فرهنگ لغت نی نی فرهنگ لغت مهیار آواهایی است که از ماه اول تولد ،ادا میکنه  و کم کم تبدیل به کلمات و جمله ها می شه این مراحل برای پسرمون ثبت میشه تا وقتی بزرگ شد ،بدونه چه جوری حرف زدن یاد گرفته . 0تا1ماه اووووو - کوخ 1تا2ماه اووو - کووخ - کخ - غن -آآآآآ - اااا-و تو گریه ات صدای اونگه رو واضح میگی . 2تا3 ماه اونگه -گییخخ - آغوم - قم - کخ -آآااا -مام - ما- نه -وقتی خمیازه میکشی انتهای خمیازت، صدایی شبیه اوینگ در میاری. ...
9 آبان 1391

بدون عنوان

 از بدو تولد تا 1ماهگی من: من دوست دارم ، یه غلت کوچولو تو تشکم بزنم . جاتون خالی یه شب وقتی مامان و بابا خوابیده بودن  ، من اینکارو کردم. البته بعد پشیمون شدم چون ، صورتم گیر کرده بود به گوشه تشک . خدا رو شکر مامانم با صدای نفس هام زود بیدار شد .     من بعضی وقتها ، دوست دارم زبونمو پشت سر هم بیرون بدم . البته زبون درازی نمی کنم چون کار بچه های بی ادبه . من دوست دارم یکی پشت کمرمو ماساژ بده . بعضی وقتها دلم می خواد منو طوری بغل کنن ، که سرم رو شونه باشه و پشت سررو نگاه کنم . البته اگه قدم بزنین ممنونتون میشم . نمی دونین چقدر کیف داره وقتی سرمو ثابت نگه دارم و بدنمو به دو طرف تاب بدم . شبها نمی تونم بخوابم...
8 آبان 1391